امشب شب خوبی ست و می خواهم بیدارش بمانم. بر یکی از ترس هایم بعد از دو سال غلبه کرده ام. درست است که ترس خیلی بیجایی بوده ولی خب بوده. و غلبه بر این ترس یعنی قدمی بزرگ به سمت یکی از آرزوهایم، بهتر بگویم: هدف هایم. با او هم امروز زیاد حرف زدم و خاطره بازی کردم. اتفاقی که بعد از رفتنش افتاد این بود که همه ی آثارش را پاک کردم و تا دو سال اسمش را هم نیاوردم و حتی از خواهر و مادرش حالش را هم نپرسیدم. شوک بدی بود. Con un sabor eterno muy especial
درد تاریکی ست درد خواستن، رفتن و بیهوده خود را کاستن
کز نیستان تا مرا ببریدهاند
هم ,سال ,غلبه ,بوده ,یکی ,هایم ,بعد از ,یکی از ,را هم ,دو سال ,این بود
درباره این سایت